خار گیاه

لغت نامه دهخدا

خارگیاه. ( اِ مرکب ) سَفی ̍. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد )( المنجد ). خاریست که بجانوران برای خوراک میدهند.

فرهنگ فارسی

خاریست که بجانوران برای خوراک می دهند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم