۱. حلواپز، حلوافروش: تو خواهی آستین افشان و خواهی روی در هم کش / مگس جایی نخواهد رفتن از دکان حلوایی (سعدی۲: ۶۰۸ ). ۲. آغشته به حلوا. ۳. علاقه مند به حلوا: معده حلوایی بُوَد حلوا کشد / معده صفرایی بُوَد سِرکا کشد (مولوی۱: ۸۱۵ ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) حلوا پز حلوا فروش .
دانشنامه عمومی
حلوایی (خوسف). حلوایی روستایی در دهستان براکوه بخش جلگه ماژان شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱۵ نفر ( ۶خانوار ) بوده است.