حلاله

لغت نامه دهخدا

( حلالة ) حلالة. [ ح ُ ل َ ] ( ع مص ) نکاح کردن مطلقه ثلاثه را تا برای زوج اول حلال شود. ( آنندراج ، از منتخب و عالمگیری و المختار ) :
هرکه مر او را طلاق داد بجویدش
دوست ندارد مگر ز شوی حلاله.ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

نکاح کردن مطلقه ثلاثه را تا برای زوج اول حلال شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب فال مکعب فال مکعب