حسن ادب

لغت نامه دهخدا

حسن ادب. [ ح ُ ن ِ اَ دَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خوش رفتاری کردن :
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود.حافظ.

فرهنگ فارسی

خوش رفتاری کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ابجد فال ابجد فال کارت فال کارت