جلمود

لغت نامه دهخدا

جلمود. [ ج ُ ] ( ع اِ ) خرسنگ. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) شتران کلانسال. ( منتهی الارب ). رجوع به جلمد شود.

فرهنگ عمید

سنگ بزرگ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال فنجان فال فنجان فال احساس فال احساس فال جذب فال جذب