لغت نامه دهخدا
جبرین. [ ج ِ ] ( اِخ ) بیت جبرین. قریه ای است بین بیت المقدس و عسقلان. ( از معجم البلدان ) ( مراصدالاطلاع ). ده بزرگی است در سرزمین فلسطین در بیت المقدس جنب مشهد ابراهیم خلیل. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).
جبرین. [ ج ِ ] ( اِخ ) دهی است بناحیه غزاز. ازآن ده است احمد نحوی مقری ابن هبةاﷲ. ( از منتهی الارب ). جبرانی ، منسوب به وی بر غیرقیاس. ( از منتهی الارب ). یاقوت آرد: جَبرَین قورسطایا از قراء حلب در ناحیه غزازَ است. که آنرا جبرین شمالی هم نامند و برخلاف قیاس منسوب بدان را جبرانی گویند. ( معجم البلدان ).
جبرین. [ ج ِ ] ( اِخ )قریه ای است بین دمشق و بعلبک. ( از معجم البلدان ).