ثادق

لغت نامه دهخدا

ثادق. [ دِ ] ( اِخ ) نام وادئی در دیار بنی عقیل و در آنجا آبهائی است. اصمعی گفته است که ثادق وادی بزرگ و پهناوری است که به رُمّه منتهی میشود. ( مراصد ). || نام اسب منقذبن ظریف.
ثادق. [ دِ ] ( ع ص ) سحاب ثادِق ؛ ابر ریزان. || وادی ثادِق ؛ وادی سائل. وادی سیلناک.

فرهنگ فارسی

نام وادئی در دیار بنی عقیل و در آنجا آبهائی است اصمعی گفته است که ثادق وادی بزرگ و پهناوری است که برمه منتهی میشود نام اسب منقذ بن ظریف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ورق فال ورق فال ارمنی فال ارمنی فال اوراکل فال اوراکل