تیز پیکان

لغت نامه دهخدا

تیزپیکان. [ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) پیکانی تیز و فرورونده. پیکانی که نیشی سخت باریک دارد. پیکانی که سری تند دارد :
غمزش از غمزه تیزپیکان تر
خندش از خنده شکرافشان تر.نظامی.رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

پیکانی تیز و فرو رونده پیکانی که نیشی سخت باریک دارد پیکانی که سری تند دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال راز فال راز فال اعداد فال اعداد فال پی ام سی فال پی ام سی