تموزی

لغت نامه دهخدا

تموزی. [ ت َ] ( ص نسبی ) تابستانی منسوب به تابستان :
از بس که ربیعی و تموزی
دادی به ددان برات روزی.نظامی.رجوع به تموز شود.

فرهنگ فارسی

تابستانی منسوب به تابستان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال درخت فال درخت فال عشق فال عشق فال انبیا فال انبیا