تقطیرگر

فرهنگستان زبان و ادب

{stillman} [شیمی] متصدی دستگاه تقطیر

ویکی واژه

متصدی دستگاه تقطیر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم