ضبد

لغت نامه دهخدا

ضبد. [ ض َ ] ( ع مص )آمیختن خرمای رسیده را با نارسیده. ( منتهی الارب ).
ضبد. [ ض َ ب َ ] ( ع اِ ) خشم. خشم پنهان. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال راز فال راز فال قهوه فال قهوه فال اوراکل فال اوراکل