بیچه

لغت نامه دهخدا

بیچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) دیواری است که مابین دو دیوار خانه سرمایی نهند و بنهایت نرسانند و سقف سازند تا آن خانه گرم تر شود و بفارسی بیچه گویند و بعربی عَرس خوانند. ( ناظم الاطباء ): بیت معرس ؛ خانه بابیچه. ( منتهی الارب ). || معشوقه ، و این مصغر و مخفف بی بی است. ( آنندراج ). رجوع به بیجه شود.

دانشنامه عمومی

بیچه ( به انگلیسی: Biche ) شهری در کشور ترینیداد و توباگو، استان سانگره گرانده است که جمعیت آن در سرشماری سال ۲۰۰۵ میلادی ۲٫۸۴۴ نفر بوده است.
بِیچّه بیچه مخفف واژه بی بی چه است. در لهجه هزارگی زبان فارسی آشپز زن را بیچه می گویند. به لحاظ اینکه آشپزی یک نوع شغل مناسب است و در میان هزاره ها بانوی که آشپزی یاد داشته باشد جایگاه شایسته دارد. و ضرب المثل است که می گویند: " نان به خانه هرکس است اما بیچه به خانه یک کس".
بیچه (نهبندان). بیچه روستایی در دهستان شوسف بخش شوسف شهرستان نهبندان استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱۶ نفر ( در ۶ خانوار ) بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم