بی طمعی

لغت نامه دهخدا

بی طمعی. [ طَ م َ] ( حامص مرکب ) بی غرضی. صدق و خلوص نیت :
کمال دوستی آمد ز دوست بی طمعی
چه قیمت آرد آن مهر کش بها باشد.( اسرارالتوحید ).

فرهنگ فارسی

بی غرضی ٠ صدق و خلوص نیت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم