بنیان کن

لغت نامه دهخدا

بنیان کن. [ ب ُ ک َ ] ( نف مرکب ) خانه برانداز. ویران کننده خانه و بنا :
نخست باید بستن مسیل چشمه آب
که رفته رفته شود چشمه سیل بنیان کن.قاآنی.

فرهنگ فارسی

خانه برانداز ویران کننده خانه و بنا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم