بلگن

لغت نامه دهخدا

بلگن. [ ب َ گ َ ] ( اِ ) سر دیوار. ( آنندراج )( شرفنامه منیری ). بلکن. رجوع به بلکن شود. || منجنیق. ( آنندراج ). بلکن. رجوع به بلکن شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم