لغت نامه دهخدا
ابراهیم بن علی. [اِ م ِ ن ِ ع َ ] ( اِخ ) رجوع به ابواسحاق قبائی شود.
ابراهیم بن علی. [ اِ م ِ ن ِ ع َ ] ( اِخ ) ابن حسن بن محمدبن صالح عاملی کفعمی ، ملقب به تقی الدین. عالم شیعی از مردم جبل عامل. در قرن نهم هجری میزیسته و از کتب او جنة الامان الواقیه وجنة الایمان الباقیه معروف به مصباح کفعمی که در سال 895 هَ.ق. تألیف کرده مشهور است و دیگر نهایةالادب فی امثال العرب و کتاب فی فروق اللغة و قصاید کتاب نور حدقةالبدیع در شرح بعض قصاید عربی و کتاب النحله و رساله ای در علم بدیع و رساله ای در تاریخ وفیات علما و چندین کتاب در ادعیه و اوراد مانند البلدالامین و المنتقی فی العوذ و الرقی و غیر آن. ( از روضات ).، ابراهیم بن علی میسی. [اِ م ِ ن ِ ع َ لی ی ِ ] ( اِخ ) رجوع به ابن مفلح شود.
ابراهیم بن علی نجار شروانی. [ اِ م ِ ن ِ ع َ ی ِ ن َج ْ جا رِ ش َرْ ] ( اِخ ) متخلص به خاقانی و مکنی به ابوبدیل. رجوع به خاقانی شود.
ابراهیم بن علی بن تمیم حصری. [ اِ م ِ ن ِ ع َ لی ی ِ ن ِ ت َ می م ِ ح ُ ] ( اِخ ) ابواسحاق قیروانی. وفات 413 یا 453 هَ.ق. شاعر عرب ، صاحب کتاب زهر الاَّداب و ثمر الالباب و کتاب المصون فی سر الهوی المکنون. کتاب الانموذج. ( از کشف الظنون ) ( از وفیات ).