افران

لغت نامه دهخدا

( آفران ) آفران. [ ف ُ ] ( اِخ ) نام قریه ای بماوراءالنهر، و میانه آن با نسف دو فرسنگ و نیم باشد.
افران. [ اَ ] ( ع ص ) اجل افران اشران ؛ مرد فیرنده و بزرگ منش. ( ناظم الاطباء ).
افران. [ اَ ] ( اِخ ) دهی است به نسف. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). قریه ای است از قرای نخشب. و افرانی منسوب بدانجاست. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

( آفران ) نام قریه بماوراالنهر
دهی است بنسف . قریه ایست از قرای نخشب .

فرهنگ اسم ها

اسم: افران (پسر) (کردی) (تلفظ: afrān) (فارسی: اَفران) (انگلیسی: afran)
معنی: خلق شدن

دانشنامه عمومی

اِفران یکی از شهرهای کشور مراکش است. این شهر در نزدیکی شهرهای فاس و مکناس قرار دارد.
نقشه شهر افران به سبک اروپایی ساخته شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال مکعب فال مکعب فال درخت فال درخت فال میلادی فال میلادی