دانشنامه اسلامی
از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست ، اما می دانیم که نخست بر طریقت بایرامیه از سلسله خلوتیه بود، سپس به طریقت مولویه پیوست و خلیفه بوستان چلبی ، شیخ مولویان شد. وی مدتی بعد به استانبول رفت و هدایت و ارشاد سالکان ِ «مولوی خانه غَلَطه » را برعهده گرفت . انقروی ذکرِ «الله » به روش مولویه را اساس سلوک ، و این طریقت را طریقت عشق و جذبه و هادی به حقیقت و عرفان می دانست . او برای سلوک ۱۲ مقام برمی شمرد و بر آن بود که سالک در ۷ مقام نخست از همه چیز در می گذرد، در مقام هشتم به فنا می رسد و در مقام دوازدهم به سرّ وحدت دست می یابد. انقروی در استانبول درگذشت و در همان «مولوی خانه » به خاک سپرده شد. وی شعر نیز می سرود و دیوان شعری به ترکی به او نسبت داده اند.
آثار
آثار متعددی از انقروی در زمینه تصوف در دست است که مهم ترین آن ها عبارتند از:۱. شرح مثنوی، موسوم به مجموعة اللطائف و مطمورة المعارف به زبان ترکی . در سبب تألیف این شرح گفته اند که زمانی عارضه ای بر چشم انقروی افتاد و چون از آن برست ، به اشاره بوستان چلبی و به شکرانه عافیتش به شرح مثنوی پرداخت و سالیانی بر سر آن کار نهاد. این شرح خود مبتنی بر دو اثر کوچک تر او درباره مثنوی یکی موسوم به جامع الایات ، و دیگری فاتح الابیات است . انقروی در این شرح بر نسخه ای از مثنوی مورخ ۸۱۴ ق /۱۴۱۱م تکیه داشته که به رغم قدمتش ، به دیده محققان امروز چندان معتبر نبوده است ؛ خاصه که این نسخه متضمن بخش جعلی موسوم به دفتر هفتم مثنوی بوده ، و وی بدون توجه به سستی و ضعف این ابیات آن را از مولانا دانسته ، و به شرح آن پرداخته است . به هر حال ، انقروی این شرح را در ۱۰۳۵ق /۱۶۲۶م به پایان برد و به نظر می رسد که همان را به مریدان و شاگردان تعلیم می داده است . اما شرحی که وی بر دفتر جعلی هفتم نگاشت ، مخالفت شدید مشایخ مولویه را - که به درستی آن دفتر را از آن ِ مولانا نمی دانستند - برانگیخت و آنان او را از تدریس آن منع کردند. با آنکه این شرح مورد مراجعه شارحان بعدی مثنوی و محققانی چون نیکلسن و فروزانفر قرار گرفته است ، ولی گفته اند که انقروی از ظرایف و دقایق زبان فارسی ، و ذهن و بیان عرفانی مولوی و نظام فکری او اطلاع کافی نداشته است . این اثر بارها در مصر و ترکیه (مثلاً بولاق ، ۱۲۵۰ق ؛ استانبول ، ۱۲۸۹ق ) به چاپ رسیده است . تلخیص و ترجمه عربی این کتاب به قلم یوسف دده طرابلسی در ۱۲۸۹ق ، با نام المنهج القوی فی شرح المثنوی در قاهره منتشر شده است . مجلداتی از شرح انقروی هم به قلم اکبر بهروز و عصمت ستارزاده به فارسی ترجمه ، و در ۱۳۴۸ش در تهران چاپ شده است .۲. منهاج الفقراء، در طریقت و شریعت و مراتب سلوک به زبان عربی . این اثر در ۱۲۵۶ق در استانبول چاپ شده ، و از آثار موردتوجه سلسله مولویه است .۳. حجة السماع ، رساله مختصری در دفاع از جواز سماع درویشان مولویه . این رساله در ۱۲۵۶ق در استانبول چاپ شده است .۴. جامع الایات ، در شرح آیات و احادیث مثنوی. این اثر بخشی از شرح انقروی بر مثنوی را تشکیل می دهد.۵. فاتح الابیات ، در شرح مثنوی. این اثر نیز بخشی از شرح بزرگ مثنوی را تشکیل داده است . برخی به همین سبب ، شرح بزرگ انقروی بر مثنوی را موسوم به فاتح الابیات دانسته اند. دست نویس شماری از دیگر آثار او در کتابخانه های جهان پراکنده است .