الناقه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مِرَاءً: بحث و مجادله (کلمه مریة به معنای تردد در چیزی است ، و شک از مریه عمومیتر است . امتراء و ممارات به معنای محاجه (دلیل آوردن)در آن امری است که مورد تردید باشد . اصل کلمه مریة از اصطلاح مریت الناقة گرفته شده که معنایش به پستان ماده شتر جهت دوشیدن شیر دس...
ریشه کلمه:
نوق (۷ بار)
شترماده. . این ناقه خدا است برای شما نشانه قدرت خدا است او را بگذارید در زمین خدا بچرد. این لفظ هفت بار در کلام الله مجید آمده و همه در باره ناقه صالح «علیه السلام» است. در باره آن ناقه آمده . یعنی صالح فرمود: این ناقه ایست که برای آن نصیبی است از آب و برای شما نصیب روز معینی است و نیز آمده . ما ناقه را برای امتحان آنها خواهیم فرستاد منتظر و مراقب آنها باش و اگر اذیتت کنند صبرکن و به آنها بگو که آب میان ناقه و آنها مقسوم است در هر قسمت صاحب آن حاضر می‏شود نه دیگری. از این آیات بدست می‏آید اولا: در شهریکه حضرت صالح در آن بود فقط یک چشمه وجود داشته که آبش مورد مصرف اهالی بوده است، در این صورت آنجا یک ده بوده نه شهر زیرا یک شهر از یک چشمه آب نتواند تأمین شود و اینکه در باره محیط صالح فرموده: . دلیل نمی‏شود که آنجاشهر بزرگی بوده است رجوع شود به «مدن». ثانیا: ناقه تمام آب چشمه را در یک روز می‏نوشیده است و این می‏رساند که آن حیوانی خارق العاده وبس عظیم الجثه بوده که شکمش ظرفیت آن همه آب را داشته است. پس لابد شیر بسیار هم می‏داده است. در روضه کافی حدیث 214 از امام صادق «علیه السلام» نقل شده«... قوم صالح بوی گفتند: بتو ایمان نمی‏آوریم تا از این سنگ شتری حامله برای ما بیرون آوری، آن سنگی بود که آن را تعظیم و پرستش می‏کردند و هر سال نزد آن جمع شده و قربانی می‏کردند... همانطور که خواسته بودند خدا ناقه‏ای از آن سنگ بیرون آورد، خدا به صالح وحی نمود به آنها بگو: خدا آب را روزی برای شما و روزی برای ناقه قرار داده است ناقه در نوبت خود (همه) آب را می‏نوشید و در آن روز همه آن قوم از کبیر و صغیر از شیر آن می‏خوردند، فردای آن روز به طرف آب می‏رفتند و ناقه در آن روز آب نمی‏نوشید مدتی که خدا می‏خواست بر این منوال گذشت...». مضمون این روایت مطابق قرآن مجید است زیرا از آیات استفاده می‏شود که خلقت آن و آب خوردنش معجزه و در مقابل آب خوردن قهرا شیر هم می‏داده است. ابن اثیر در تاریخ کامل می‏گوید: صالح «علیه السلام» بکنار سنگ آمد و دعا کرد سنگ شکافته شد و ناقه از آن بیرون آمد وفی الفور بچه زایید رئیس قوم که جندع نام داشت و جمعی از قوم به صالح «علیه السلام» ایمان آوردند آن وقت راجع به آب خوردن و شیر دادن آن چنانکه در روایت کافی نقل شده تصریح کرده است. طبرسی نیز آن را در سوره اعراف:73 نقل فرموده است ایضا مجلسی رحمه‏الله در بحار روایات آن را در ضمن حالات صالح «علیه السلام» آورده است. نگارنده گوید: ظاهرا روایات و تواریخ متفق اند در اینکه ناقه صالح از مادر زاییده نشده بلکه خلقت آن از سنگ بوسیله اعجاز بوده است مثل اژدها شدن عصای موسی «علیه السلام» و نظیر آن و این عجیب نیست زیرا خداوند به هر چیز توانا است ماده اولیه سنگ و ناقه هر دو یکی است و خالق توانا می‏تواند سنگ را به ناقه و بالعکس تبدیل کند چنانکه در «عصا» گفته شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم