بادیه پیمای

لغت نامه دهخدا

بادیه پیمای. [ ی َ / ی ِ پ َ / پ ِ ] ( نف مرکب ) آنکه بادیه پیماید. رونده در بادیه. صاحب آنندراج آرد: از عالم دوزخ آشام است. نورالدین ظهوری گوید :
جرس محمل مقصود چنین نغمه سرا
به ثنای قدم بادیه پیمای من است.( از آنندراج ).صیدگری بود عجب تیزبین
بادیه پیمای و مراحل گزین.نظامی.|| اسب تندرو. ( ناظم الاطباء ). اسب تیزرفتار. || مسافر. ( ناظم الاطباء ). مردم سیاح و بیابانگرد.

فرهنگ فارسی

رونده در بادیه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت