باد شتاب

لغت نامه دهخدا

بادشتاب. [ ش ِ ] ( ص مرکب ) تندرو. سریعالسیر :
چو وقت حمله بود آفتی است بادشتاب
چو وقت علم بود رحمتی است کوه درنگ.فرخی.کوه درنگ است و نیز بادشتابست
آن چه رکابست یارب آن چه عنانست ؟؟

فرهنگ فارسی

تندرو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال آرزو فال آرزو فال پی ام سی فال پی ام سی فال لنورماند فال لنورماند