باد جنوب

لغت نامه دهخدا

باد جنوب. [ دِ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) باد نکبا. بادیست مخالف مزاج آدمی چنانکه در کتب طبیه مذمت آن بسیار مسطور است. ( غیاث ) ( آنندراج ): دِج ، اَزیَب ،حَزرَج ؛ باد جنوب. اُوار، نُعامی ؛ باد جنوب یا باد مابین جنوب و صبا. ( منتهی الارب ). رجوع به باد شود.

فرهنگ فارسی

بادیست مخالف مجاز ادمی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال چای فال چای فال چوب فال چوب فال مارگاریتا فال مارگاریتا