امیر نشان

لغت نامه دهخدا

امیرنشان. [ اَ ن ِ ] ( نف مرکب ) آنکه امیر یا پادشاه بتخت می نشاند: بآوردن محمد [ابن محمود غزنوی ] برادرش مرا چه کار بود یله می بایست کردمی... امروز همگان از میان بجستند... و مرا علی امیرنشان نام کردند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 49 ).

فرهنگ فارسی

آنکه امیر یا پادشاه بتخت می نشاند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت فال جذب فال جذب