افگاری

لغت نامه دهخدا

افگاری. [ اَ ] ( حامص ) خستگی. ( یادداشت مؤلف ) : در محنتهاء که در عالم است از بیماری ودرویشی و افگاری و انواع عقوبات. ( کیمیای سعادت ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم