اعلان کردن

لغت نامه دهخدا

اعلان کردن. [ اِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) علنی کردن. آشکارا کردن. ظاهر کردن. اعلام کردن. اظهار کردن. آگهی کردن.

فرهنگ فارسی

علنی کردن آشکارا کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال فنجان فال فنجان فال ای چینگ فال ای چینگ فال عشقی فال عشقی