اسوس. [ اَ وَ ] ( ع ص ) ستور که در سرین آن بیماری سوس باشد. ( منتهی الارب ). || ( ن تف ) نعت تفضیلی از سائس ، سائس تر : اما امةالفرس فاهل الشرف الباذخ و العز الشامخ و اوسطالامم داراً و اشرفهااقلیماً و اسوسها ملوکاً. ( طبقات الامم قاضی صاعد ). اسوس. [ اَ ] ( اِخ ) این نام در کتاب اعمال رسولان ( 20: 13 ) آمده. شهری است در جوار دریا از مقاطعه ترواس در شمال میسیا برابر جزیره میتیلینی. ( قاموس کتاب مقدس ).
دانشنامه عمومی
آسوس، یک شهر کوچک و به لحاظ تاریخی غنی در منطقه آیواجیک، استان چاناق قلعه در ترکیه امروزی می باشد. ارسطو پس از ترک آکادمی افلاطون در آتن به این شهر رفت. وی در آکادمی اسوس به عنوان رئیس گروهی از فلاسفه و دانشمندان به جانورشناسی و زیست شناسی پرداخت. و هنگامی که هخامنشیان به آسوس حمله نمودند از آنجا گریخت و به مقدونیه باستان رفت. جایی که در آن به تدریس اسکندر پسر فیلیپ مشغول شد.