ازران

لغت نامه دهخدا

ازران. [ ] ( اِخ ) ابن اشقان بن اش الحیاربن سیاوش بن کیکاوس. وی بروایت ابن البلخی جدّ اشک بن اشه است. ( فارسنامه ص 16 ).

فرهنگ اسم ها

اسم: آزران (پسر) (عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: azran) (فارسی: آزران) (انگلیسی: azran)
معنی: منسوب به آزر، آزر نام پدر یا عموی حضرت ابراهیم، آزر نام پدر یا عموی حضرت ابراهیم و همچنین نام نژادی از اسب است که پاهایش سیاه و دستانش به رنگی دیگر است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال پی ام سی فال پی ام سی فال رابطه فال رابطه فال ماهجونگ فال ماهجونگ