ارزم

لغت نامه دهخدا

( آرزم ) آرزم. [ رَ ] ( اِ ) رزم. جنگ. کارزار. ( غیاث اللغات ).
ارزم. [ اَ زَ ] ( اِخ ) موضعی است در دودانگه هزارجریب. ( سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 122 ).

فرهنگ معین

( آرزم ) (رَ ) ( اِ. ) رزم ، جنگ .

فرهنگ فارسی

( آرزم ) ( اسم ) رزم کارزار جنگ .
جنگ کارزار
رزم، کارزار، نبرد، جنگ
موضعی است در دودانگه هزار جریب

فرهنگ اسم ها

اسم: آرزم (پسر) (فارسی) (تلفظ: ārazm) (فارسی: آرَزم) (انگلیسی: arazm)
معنی: جنگ، رزم، کارزار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت