ابوسلمه

لغت نامه دهخدا

ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) صحابی است و نسب او را ذکر نکرده اند.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) محدّث است و پدر او معاصر عمربن عبدالعزیز بود.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) ابن دینار. مولی ربیعةبن مالک. او راست : جزئی در حدیث.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) ابن سفیان. او از ابی امیةبن الاخنس و عبداﷲبن السائب و از او محمّدبن عباد و عبدالملک بن عبداﷲ و یحیی بن صیفی وعبدالعزیزبن عبداﷲ و عمربن عبدالعزیز روایت کنند.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ] ( اِخ ) ابن عبدالاسد. مسمّی به عبداﷲ. صحابی است.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمن بن عوف. تابعی و یکی از فقهای سبعه است که پیش از ظهور ائمه اربعه اهل سنّت مرجع فتاوی مسلمانان بودند. و بعضی بجای او ابوبکربن عبدالرحمن را نام برده اند. وفات ابوسلمه در هفتادودوسالگی بسنه 94 هَ. ق. بود.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن عبیداﷲبن عمربن الخطاب. او از قاسم حدیث شنوده است.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) احمدبن ابی نافع الموصلی. محدّث است.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) باوردی. یکی ازمشایخ طریقت صوفیّه در مائه چهارم هَ. ق. خواجه عبداﷲ انصاری صحبت او دریافته و گوید: ابوسلمه خطیب صوفی سیّاح از پیران من است و او پیری بود مشایخ بسیار دیده و به صحبت ایشان رسیده مانند ابوعبداﷲ رودباری و عبّاس شاعر و ابوعمر و نُجید و ابویعقوب نهرجوری. حکایت کنند که کسی از ابوسلمه وصیّتی خواست. او گفت ترک نفاق کن و اتّفاق از دست مده آنگاه توفیق ، رهنمونی تو خواهد کرد. و او همواره می گفت : دریغ از آنکه زندگانی در دنیا کاری است آسان و ما بر خود مشکل می کنیم و فراموش کرده ایم که دنیا مزرعه آخرت است.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) البری. محدّث است.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) بشیربن کریب. محدث است. او ازابی الزاهریّه و از او اسماعیل بن عیّاش روایت کند.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) بصری. یکی از مشایخ شیعه و راوی فقه از ائمه اطهار سلام اﷲ علیهم. ( ابن الندیم ).
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) تمیم. مولی فاطمه. تابعی است.
ابوسلمه. [ اَ س َ ل َ م َ ] ( اِخ ) ثابت بن شرح الدوسی. تابعی است و ولیدبن مسلم از او روایت کند.

فرهنگ فارسی

محدث است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوسلمه (ابهام زدایی). ابوسلمه ممکن است اسم یا کنیه برای اشخاص ذیل باشد: • ابوسلمه مخزومی، ابوسَلَمه مخزومی، عبداللّه بن عبدالاسد بن هلال بن عبدالله، پسرعمّه و برادر رضاعی پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)• ابوسلمه عبدالله بن عبدالرحمن، اَبوسَلَمه، عبدالله بن عبدالرحمن بن عوف (ح ۲۲ ـ ۹۴ق/ ۶۴۳ ـ ۷۱۳م)، از تابعین و محدث و فقیه• ابوسلمه خلال، ابوسلمه حفص بن سلیمان، مشهور به ابوسلمه خلال، از موالی بنی مسلیة
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال فرشتگان فال فرشتگان فال عشق فال عشق فال حافظ فال حافظ