ابلد

لغت نامه دهخدا

ابلد. [ اَ ل َ ] ( ع ص ) گشاده ابرو. ( تاج المصادر بیهقی ). || کندخاطر. || مرد بزرگ جثه. مرد بزرگ خلقت. || ( ن تف ) کندتر. بلیدتر.
- امثال :
ابلد من ثور.
ابلد من سلحفاة.

فرهنگ فارسی

گشاده ابرو کند خاطر کندتر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تماس فال تماس فال احساس فال احساس فال لنورماند فال لنورماند