مسبب الاسباب

لغت نامه دهخدا

مسبب الاسباب. [ م ُ س َب ْ ب ِ بُل ْ اَ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) سبب شونده علل و اسباب. || ( اِخ ) خدای تعالی شأنه. ( آنندراج ). یکی از اسماء صفات خدای تعالی تقدَّسَت ْ أسماؤه. نامی از نامهای صفات خدای تعالی :
چونکه از خیل دیو نگریزی
در حصار مسبب الاسباب.ناصرخسرو.وجود این جمله را علل و اسباب است متسلسل به سببی که مسبب الاسباب و واجب الوجود خوانند. ( سندبادنامه ص 278 ).

فرهنگ عمید

۱. سازندۀ سبب ها، سبب ساز.
۲. (اسم ) خدای تعالی.

فرهنگ فارسی

۱ - سبب سازنده سببها مهیا کننده سببها . ۲- صفتی است از صفات خدای تعالی : ای سخار مسبب الاسباب . وی کرم را مفتح الابواب . ( انوری )
سبب شونده علل و اسباب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم