لائومدون

لغت نامه دهخدا

لائومدون. [ ءُ م ِ دُ ]( اِخ ) نام یکی از سرداران اسکندر از مردم می تی لن براویت دیودور. پس از اسکندر آنگاه که پردیکاس به نیابت سلطنت انتخاب شد همه سرداران سپاه را به مجلس مشورتی طلبید و ممالک را بین آنها بخش کرد، سوریه بهره این لائومدون گشت. به روایت کنت کورث فنیقیه نیز علاوه بر سوریه به لائومدون رسید. و هم در تقسیم ثانوی ایالات و نیابت سلطنت ان تی پاتر باز سوریه نصیب لائومدون گردید. سرانجام لائومدون بدست نیکاتور از دوستان بطلمیوس فرمانروای مصر اسیر افتاد و ایالت وی ضمیمه مصر شد. ( ایران باستان ج 3 ص 1966، 1969، 1993، 1999 ).

دانشنامه عمومی

لائومدون ( به انگلیسی: Laomedon ) در اسطوره های یونان، پادشاه تروا است.
پسر ایلوس و ائورودیکه بود. زئوس، آپولون و پوسیدون را به عنوان تنبیه برای یک سال کار اجباری نزد او فرستاد. آن دو دیوارهای شهر تروا را ساختند. اما لائومدون مزدشان را نپرداخت. آپولون نیز برای انتقام تروا را به طاعون مبتلا کرد و پوسیدون نیز هیولایی دریایی به این شهر فرستاد. لائومدون دخترش هسیونه را به عنوان قربانی به صخره بست و پیشکش هیولا کرد. هراکلس هسیونه را نجات داد اما لائومدون پاداش او را هم نپرداخت. پس هراکلس به تروا حمله کردو لائومدون را کشت و پسرش پریاموس به جای او نشست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم