لوندی

لغت نامه دهخدا

لوندی. [ ل َ وَ ] ( حامص ) عمل لوند :
از هواداری ما و تو چو مستغنی است یار
ای رقیب این چاپلوسی و لوندی تا به کی.کمال خجندی.

فرهنگ فارسی

عمل لوند : می از جام کسان در کام کردن لوندی را حریفی نام کردن . ( امیر خسرو لغ. ) از هوا داری ما و تو چو مستغنی است یار ای رقیب این چاپلوسی ولوندی تا بکی . ( کمال خجندی لغ. )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم