دانشنامه عمومی
• شرایط لازم و کافی معرفت کدامند؟ آیا معرفتْ باورِ صادقِ موجه است، یا باور صادقی است که معلول صادق ساز آن باور است، یا باور صادقی است که هیچ واقعیتی آن را نقض نکند؟
• چه منابعی می توانند معرفت بخش باشند؟ یعنی کدام یک از این ها و تحت چه شرایطی می توانند برسازندهٔ معرفت باشند: تجربهٔ حسی، یادآوری، درون نگری، گواهی، شهودِ عقلی، تجربهٔ دینی؟
• معرفت چه ساختاری دارد؟ آیا معرفت ساختاری هرمی دارد، یعنی سلسلهٔ معرفت های استنتاجی به معرفت هایی می رسند که معرفت بودن شان از معرفتی دیگر اخذ نشده است؟ آیا معرفت ساختاری شبکه ای دارد، یعنی معرفت بودن هر باوری منوط به معرفت بودن باورهای دیگری است؟
• محدودهٔ معرفت چیست؟ آیا برهان های شک گرایانه می توانند نشان دهند که دربارهٔ هیچ موضوعی، یا دربارهٔ برخی موضوع ها، چون اشیاء فیزیکیِ جهان خارج، نمی توان معرفت داشت؟
مسایل اصلی معرفت شناسی، وقتی ناظر به بررسی توجیه است، از این قرارند:
• از مفهوم توجیه معرفتی چه مراد می کنیم؟ آیا موجه بودن به ایفای تکالیف معرفتی مربوط است یا به صدق رسان بودن؟
• چه چیزی باعث می شود باوری موجه شود؟ دارای شواهد بودن یا محصول فرایند باورساز قابل اعتماد بودن؟
۳ - آیا توجیه امری است درونی یا بیرونی؟ یعنی آیا اگر دو شخص از نظر امور درونی، یا اموری که در دسترس شناختی شان است، مانند هم باشند، باورهای موجه یک سانی دارند؟
اصطلاح «Epistemology» در زبان انگلیسی نخستین بار توسط جیمز فردریک فریر فیلسوف اسکاتلندی مورد استفاده قرار گرفت.
این که شناخت، به راستی، مسئله است، نکته ای نیست که بداهتش فوراً آشکار شود. به نظر آدم عادی، ما یا چیزی را می دانیم، یا نمی دانیم. با شواهد بسیار می توان نشان داد که شناخت از چه لحاظ، مسئله است. درک چرایی تحول و ثبات فهم بشری از دیگر انگیزه های پرداختن به معرفت شناسی است. [ نیازمند منبع] همچنین بررسی و توضیح تعامل علم ساختی را نیز از جمله انگیزه های شناخت شناسی نام برده اند. [ نیازمند منبع]