لغت نامه دهخدا
- مقاربت کردن ؛ نزدیکی کردن با زن.
مقاربة. [ م ُ رَ ب َ ] ( ع مص ) با کسی نزدیک شدن. ( المصادر زوزنی ). نزدیک شدن به کسی. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). گام نزدیک گذاشتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || پای برداشتن جهت آرامش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قارب المراءة؛ بلند کرد پای آن را جهت جماع. ( ناظم الاطباء ) ( از محیط المحیط ). || با کسی به فریب سخن نرم و شیرین گفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سخن نرم و شیرین گفتن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آهنگ نمودن به سوی چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قاربته فی البیع؛ آهنگ او کردم جهت خرید. ( ناظم الاطباء ). || میانه راه رفتن. ( منتهی الارب ). قارب فی الامر؛ میانه روی کرد در آن کار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || قاربت الدلو؛ نزدیک به پری رسید آن دول. ( ناظم الاطباء ). || افعال مقاربة؛ کاد و اخوات آن است که اسم را مرفوع و خبر را منصوب سازند. ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). کاد و اخوات آن را گویند و تسمیه آنها به افعال مقاربه از باب تسمیه کل به بعض است وگرنه همه این افعال برای مقاربه نیست ، بلکه بعضی بر مقاربة یعنی نزدیکی وقوع فعل دلالت می کنند، مانند کاد، کرب ، اوشک و بعضی بر رجاء وقوع فعل دلالت دارد، مانند عسی ، حری ، اخلولق و بعضی بر شروع وقوع فعل دلالت می کنند، مانند جعل ، طفق ، اخذ، علق ، انشاء. این افعال مانند افعال ناقصه عمل کنند، یعنی اسم را مرفوع و خبر را منصوب سازند. و فرق آنها با افعال ناقصه در این است که همیشه خبر این افعال جمله ای است که با فعل مضارع شروع می شود، مانند کاد زید یقوم ، و عسی زید ان یقوم. خبر بعضی از این افعال ، نظیر: عسی و حری با «اَن » همراه است ، مانند عسی ربکم ان یرحمکم ، حری زید ان یقوم. از این افعال فقط ماضی صرف می شود بجز اوشک و کاد که مضارع نیز از آنها آمده است. ( از شرح ابن عقیل بر الفیه ابن مالک ).