فلج شدن

لغت نامه دهخدا

فلج شدن. [ ف َ ل َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مبتلا گردیدن به بیماری فلج. افلیج شدن. || به کنایت ، از رونق افتادن کار، یا از کار افتادن یک سازمان یا اداره.

فرهنگ فارسی

مبتلا گردیدن به بیماری فلج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال قهوه فال قهوه فال ارمنی فال ارمنی فال عشق فال عشق