لغت نامه دهخدا
پی او ممان تانهد بر زمین
به توران و مکران و دریای چین.فردوسی.همه چین و مکران سپه گسترم
به دریای کیماک بر بگذرم.فردوسی.جهاندار سالی به مکران بماند
ز هر جای کشتی گران را بخواند.فردوسی ( از انجمن آرا ).ازآن پس دلیران پرخاشجوی
به تاراج مکران نهادند روی.فردوسی ( ازانجمن آرا ).