مکران

لغت نامه دهخدا

مکران. [ م ُ / م َ ] ( اِخ ) نام شهری است در ایران و نام ولایت آن شهر هم هست... و به فتح اول هم گفته اند. ( برهان ) ( آنندراج ). نام ولایتی از اقلیم دوم در میانه کرمان و سیستان منسوب به مکران بن هیتال ، و کیج دارالملک آن بوده و آن را کینهج نیز گویند. ( انجمن آرا ). نام ایالتی از بلوچستان در کنار دریای عمان و نام شهر این ایالت. ( ناظم الاطباء ). ناحیتی است از حدود سند وشهر کیج مستقر پادشاه مکران است. کیز و کوشک قند و درک و اسکف از حدود مکران است. ( حدود العالم ). ولایت وسیعی است. شهرها و قریه ها دارد و فانیذ در اینجا باشد و همه جا برند. این ولایت از سوی مغرب به کرمان و از سوی شمال به سیستان و از طرف جنوب به دریا منتهی می شود. ( از معجم البلدان ). مکران ولایتی وسیع است و خارج ملک ایران و شرحش در آخر خواهد آمد اما چون خراج به ایران می دهد و داخل عمل کرمان است به این قدر ذکرش در اینجا کردن در خور بود. ( نزهة القلوب چ لیدن ص 141 ). مکران مملکتی بزرگ است از اقلیم دویم وسعتش دوازده مرحله ، دارالملکش فنزبور طولش از جزایر خالدات «صج » و عرض از خط استوا «کد». هوایش گرم است و آبش از رود و دیگر بلاد بزرگش تیز و منصور و فهلفهره و زراعات و عمارات بسیار و قرای بیشمار دارد. ( نزهة القلوب چ لیدن ص 262 ). مکران از شمال محدود است به سراوان و بمپور و از جنوب به بحر عمان و از مشرق به کلات و از مغرب به بشاگرد. قسمت مهم آن که در ساحل بحر عمان واقع شده ، دشت شن زاری است دارای چندین رود خشک ، یعنی آب رود بواسطه شنی بودن زمین از زیر شنها به طرف دریا می رود. آبهایی که از دامنه کوهسار بم پشت جاری می شود به سمت جنوب رفته تشکیل رودهای متعدد مانند دشتیاری ، وحیل ، رابیج ، سادویج و غیره می دهد که در فصل گرما خشک است و در مواقع باران طغیان می کند و مهمتر از همه رابیج است. قرای مهم مکران عبارت است از: گِه ، بنت ، قصر قند، باهوکلات. ( جغرافیای سیاسی کیهان صص 261 - 262 ) :
پی او ممان تانهد بر زمین
به توران و مکران و دریای چین.فردوسی.همه چین و مکران سپه گسترم
به دریای کیماک بر بگذرم.فردوسی.جهاندار سالی به مکران بماند
ز هر جای کشتی گران را بخواند.فردوسی ( از انجمن آرا ).ازآن پس دلیران پرخاشجوی
به تاراج مکران نهادند روی.فردوسی ( ازانجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

بخش جنوب شرقی ایران مجاور مرز پاکستان که از دنباله کوههای مرکزی و کویر و نمک زارهای شرقی فلات ایران تشکیل گردیده و رشته کوههای بشاگرد و بگیربند که از مغرب بمشرق در امتداد ساحل عمان و بعضی بمحاذات خط سر حدی قرار گرفته اند جزئ مکران میباشند. آب و هوای مکران گرم و قسمت عمده آن محل سکونت ایلات بلوچ است و بهمین مناسبت بنام بلوچستان خوانده میشود. از نظر اداری تابع استان بلوچستان و سیستان و شهرهای مهم آن زاهدان ( دزداب سابق ) خاش ایرانشهر بمپور است. مکران اکنون یکی از مهمترین حوزه های گله داری و نگهداری و پرورش دامها و شغل عمومی ایلات بلوچ و سایر سکنه مکران میباشد. شترهای تیز دو و پر طاقت مکران مشهور به جماز مهمترین وسیله حمل و نقل در این ایالت میباشد .

دانشنامه آزاد فارسی

مُکْران
نمایی از تیس، (یا: مَکران) ناحیه ای قدیم در ساحل شمالی دریای عمان، جنوب شرقی ایران و جنوب غربی پاکستان. این منطقه از حدود ۵۰ کیلومتری غرب بندر جاسک (دماغۀ کوه) تا لاس بلا، در جنوب شرقی ایالت بلوچستان پاکستان، با طولی در حدود ۹۶۵ کیلومتر گسترده شده است. مورخان و جغرافیانویسان قدیم مکران پاکستان را کج مُکران و کل منطقه را مُکرانات نامیده اند. مهم ترین مرکز و بندر مکرانات، بندر تیس در ساحل شرقی خلیج چابهار بوده و مرکز اداری آن فنربور نام داشته است. مهم ترین آبادی های آن عبارت اند از بمپور، فهرج، جالق، دِزَک، قصرقند، کج، جاسک، خاش، و ارمبیل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم