هیچ و پوچ

لغت نامه دهخدا

هیچ و پوچ. [ چ ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از چیز سهل و بی مغز. ( آنندراج ) :
کرد پهلو خالی از ما یار دیرین چون حباب
زد به هیچ و پوچ برهم ربط چندین ساله را.محسن تأثیر ( از آنندراج ).- به هیچ و پوچ ؛ بی جهت. بی علت : خانه را به هیچ و پوچ از دست داد.

فرهنگ فارسی

کنایه از چیز سهل و بی مغز بیجهت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم