ناجذ

لغت نامه دهخدا

ناجذ. [ ج ِ ] ( ع ص ) اسم فاعل است از نجذ. ( اقرب الموارد ). رجوع به نجذ شود.
ناجذ. [ ج ِ ] ( ع اِ ) دندان خِرَد. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). دندان سپسین. ( ناظم الاطباء ). دندان سپسین همه. دندان عقل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دندان عقل. ج ، نواجذ. و آن چهار دندان است مر انسان را و آن را دندان بلوغ نیز گویند بدانجهت که بعد از بلوغ و کمال عقل برآید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . و نیز رجوع به نواجذ شود. || عض علی ناجذه ؛ بلغ اشده ، یعنی به کمال بلوغ رسید. ( ناظم الاطباء ). و استحکام یافت. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || عض الرجل علی ناجذیه ؛ صبر. || ابدت الحرب ناجذیها؛ اشتدت. ( المنجد ).

فرهنگ معین

(جِ ) [ ع . ] (اِ. ) دندان عقل ، آخرین دندان که در دهان شخص ظاهر شود.

دانشنامه عمومی

ناجــِـذ یا گاما شکارچی یا بِلاتریکس ( به انگلیسی: Bellatrix ) یک ستاره است که در صورت فلکی شکارچی قرار دارد.
ناجذ واژه ای عربی است به معنای دندان عقل.

دانشنامه آزاد فارسی

ناجِذ (Bellatrix)
(یا: گاماجبار) ستارۀ قدر دوم در صورت فلکی جبّار، و نشان دهندۀ سرشانۀ غربی جبّار (شکارچی).

ویکی واژه

دندان عقل، آخرین دندان که در دهان شخص ظاهر شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم