لغت نامه دهخدا
گر تن بی خون شده ای چون نگار
ایمنی از زحمت مردارخوار.نظامی ( مخزن الاسرار ص 157 ).بر درآن جیفه گروهی نظار
بر صفت کرکس مردارخوار.نظامی. || حرام خور. که پروای حلال و حرام ندارد :
همین دو خصلت ملعون کفایت است ترا
غریب دشمن و مردارخوارمی بینم.سعدی.