نیک و بد

لغت نامه دهخدا

نیک و بد. [ ک ُ ب َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خیر و شر. خوش و ناخوش. راحت و رنج. زیبا و زشت :
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان
که زاین سه رسد نیک و بدبی گمان.فردوسی.که نیک و بد اندر جهان بگذرد
زمانه دم ما همی بشمرد.فردوسی.بدان تا چو آهنگ دریا کنیم
در آن نیک و بد را تماشا کنیم.نظامی.که امشب چه نیک و بد آید پدید
همان روز فردا چه خواهد رسید.نظامی.چو پرسیدی از حال ما نیک و بد
بگوئیم شه را همه حال خود.نظامی. || غث و سمین.
- نیک و بد کردن ؛ گزیدن. غث و سمین کردن. ( یادداشت مؤلف ).
|| ( ق مرکب ) در هر حال. ( یادداشت مؤلف ) :
نیک و بد چون همی بباید مرد
خنک آن کس که گوی نیکی برد.سعدی ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خیر و شر ٠ خوش و ناخوش ٠ راحت و رنج ٠ زیبا و زشت ٠

دانشنامه عمومی

نیک و بد (فیلم). «نیک و بد» ( آلمانی: Herzogin Satanella ) یک فیلم به کارگردانی مایکل کورتیز است که در سال ۱۹۲۱ منتشر شد.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:حسن و قبح
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم