موسایی

لغت نامه دهخدا

موسایی. ( ص نسبی ) موسائی. منسوب به موسی. آنکه یا آنچه به حضرت موسی پیغمبر نسبت دارد. ( از یادداشت مؤلف ). || مانند موسی. همچون موسی : کار موسایی کردن. || موسائی. یهودی و متدین به دین حضرت موسی . ( ناظم الاطباء ). کلیمی. یهود. جهود. موسوی. اسرائیلی. بنی اسرائیل. آنکه پیرو دین حضرت موسی کلیم اﷲ است. ( از یادداشت مؤلف ). و رجوع به یهودی و یهود و کلیمی شود.
موسایی. ( اِخ ) تیره ای از ایل باوی کوه کیلویه از ایلات فارس. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم