گفتاره

لغت نامه دهخدا

گفتاره. [ گ ُ رَ / رِ ] ( اِمص ) گفتار. قول. سخن. کلام :
گل ز بلبل طیره شد زآن جامه بر خود پاره کرد
زآنکه این پرگوی و او را طاقت گفتاره نیست.کمال الدین اسماعیل.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قول کلام سخن : گل زبلبل طیره شد زان جامه بر خود پاره کرد زانکه این پر گوی و آنرا طاقت گفتاره نیست . ( کمال اسماعیل بنقل ترجم. محاسن اصفهان )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم