لغت نامه دهخدا
کاکاوند. [ وَ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش دلفان شهرستان خرم آباد. این دهستان در شمال باختری بخش دلفان واقع و محدود است از شمال به کوه گردن و بخش کرمانشاه و از جنوب به دهستان میربیک و از خاور به دهستان ای تیوند و از باختر بمنطقه کرمانشاه. کوهستانی و سردسیر و مالاریائی است. آب آن از رود کاماسیاب زاینده رود و گیزه رود و قنوات و چشمه سارهای مختلف دیگر تأمین میشود. مرتفعترین قلل جبال در این دهستان عبارتند از: سفیدکوه ، سرکشتی ، نخودکوه ، چقادزدان ، کرخالو، رنگرزان. از 99 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 20 هزار نفر و قراء مهم آن عبارتند از: ده سفید، ترازگ ، نورآباد، چمن جعفربیگ ، دیانه موسی ، خاکی پائین. سکنه آن از طایفه مظفروند، علیها، غیب غلام ، تاج دینه وند، بلارند، اولاد قباد، باریکه وند هستند و عده کثیری از سکنه آن زمستان به گرمسیر میروند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
کاکاوند. [ وَ ] ( اِخ ) نام طایفه ای است از ایل ها و کردهای نواحی غرب و شمال غرب قزوین. ( از آنندراج ) ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 112 ). || اسم یکی از طوایف اربعه پیش کوه ایلات کرد ایران است که از شعب ایل دلفان میباشد که در حدود 3000 خانوار است و در هرسین و چمچه مال و در مغرب ناحیه دلفان سکونت دارند. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 64 ).