کاهان

لغت نامه دهخدا

کاهان. ( نف ، ق ) در حال کاستن. ( یادداشت مؤلف ). کاهنده. کم کننده. کوتاه کننده.
- عمرکاهان ؛ کاهنده عمر. مرگ آور. کوتاه کننده زندگانی :
اژدها گرچه عمرکاهان است
هم نگهبان گنج سلطان است.سنایی.|| در حال کاسته شدن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

در حال کاستن کاهنده

دانشنامه عمومی

کاهان (بلوچستان). کاهان ( به انگلیسی: Kahan ) یک منطقهٔ مسکونی در پاکستان است که در ناحیه کوهلو واقع شده است. کاهان ۷۳٬۹۸۱ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم