پرندوشین

لغت نامه دهخدا

پرندوشین. [ پ َ رَ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) پریشبین. شراب و جز آن که دو شب بر آن گذشته باشد. ( رشیدی ). پرندوشینه :
دیدم از باده پرندوشین
شیشه نیم بر کناره طاق.انوری.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم