لغت نامه دهخدا پرندوشین. [ پ َ رَ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) پریشبین. شراب و جز آن که دو شب بر آن گذشته باشد. ( رشیدی ). پرندوشینه : دیدم از باده پرندوشین شیشه نیم بر کناره طاق.انوری.