مرسلون

لغت نامه دهخدا

مرسلون. [ م ُ س ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مرسِل در حالت رفعی ( در فارسی رعایت این قاعده نمی شود ). فرستندگان. ارسال کنندگان. مرسلین : انا مرسلوا الناقة فتنة لهم فارتقبهم و اصطبر. ( قرآن 27/54 )؛ ما فرستنده ناقه هستیم تا ایشان را فتنه ای باشد پس چشم در راه ایشان باش و صبر پیشه کن. و رجوع به مرسلین و مرسل و ارسال شود.
مرسلون. [ م ُ س َ ] ( ع ص ،اِ ) ج ِ مرسَل در حالت رفع ( در فارسی رعایت این قاعده نشود ). فرستادگان. فرستاده شدگان. ارسال شدگان : قال فما خطبکم أیها المرسلون. ( قرآن 57/15 و 31/51 )؛ گفت کار شما چیست ای فرستادگان.... یا موسی لاتخف انی لایخاف لدی المرسلون. ( قرآن 10/27 )؛ ای موسی بیم نداشته باش که نزد من فرستادگان نمیترسند.
مرسلون. [ ] ( اِ ) به لغت سریانی دارچینی است. ( از مخزن الادویه ).

فرهنگ فارسی

دارچینی به سریانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُّرْسَلُونَ: فرستاده شدگان - رسولان
معنی مُرْسِلُواْ: فرستنده ها (در اصل مرسِلون بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است )
ریشه کلمه:
رسل (۵۱۳ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت