فورس

لغت نامه دهخدا

فورس. [ ] ( معرب ، اِ ) اسم یونانی بق است. ( فهرست مخزن الادویه ). نبق. ( یادداشت مؤلف ).
فورس. [ ] ( اِخ ) یکی از حکما که در کیمیا بحث کرده و به عمل اکسیر تام دست یافته. ( یادداشت مؤلف از ابن ندیم ).

فرهنگ فارسی

یکی از حکما که در کیمیا بحث کرده و به عمل اکسیر تام دست یافته .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم