لغت نامه دهخدا نیم کوب. ( ن مف مرکب ) پله کو. پیله کو. نیم کوفته. ( یادداشت مؤلف ). که آن را کوفته اند اما خوب نرم نشده است : جشب ؛ آرد کردن نیم کوب را. ( از منتهی الارب ).- نیم کوب کردن ؛ بلغور کردن. پله کو کردن. ( یادداشت مؤلف ).