نیم روزان

لغت نامه دهخدا

نیم روزان. ( اِ مرکب ، ق مرکب ) نیم روز. ظهر :
از گرمی آفتاب سوزان
تفسیدبه وقت نیمروزان.نظامی. || هنگام نیمروز. وقت ظهر. ( فرهنگ فارسی معین ) :
بامدادان بر چکک چون چاشتگاهان بر شخج
نیمروزان بر لبینا شامگاهان بر دنه.منوچهری.- دایره نیم روزان ؛ دایره نصف النهار : آن دایره که بر نقطه سمت الرأس گذرد که زیر سر است و همه روزها و نقطه ها به دو نیم کند او را دایره نیم روزان خوانند. ( التفهیم ) ( یادداشت مؤلف ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال درخت فال درخت فال پی ام سی فال پی ام سی فال ورق فال ورق